مجو مجو پس از این زینهار راه جفا

 

  • دیوان شمس/
  • غزلیات – قسمت چهارم/

شماره ۶٧٣: بیا بیا که شدم در غم تو سودایی

بیا بیا که شدم در غم تو سودایی
درآ درآ که به جان آمدم ز تنهایی
عجب عجب که برون آمدی به پرسش من
ببین ببین که چه بی طاقتم ز شیدایی
بده بده که چه آورده ای به تحفه مرا
بنه بنه بنشین تا دمی برآسایی
مرو مرو چه سبب زود زود می بروی
بگو بگو که چرا دیر دیر می آیی
نفس نفس زده ام ناله ها ز فرقت تو
زمان زمان شده ام بی رخ تو سودایی
مجو مجو پس از این زینهار راه جفا
مکن مکن که کشد کار ما به رسوایی
برو برو که چه کژ می روی به شیوه گری
بیا بیا که چه خوش می خمی به رعنایی

 

حتما ببینید

پاسخگویی و مبارزه با فساد ، سناتور هاولی در مقابل مدیرعامل بوئینگ

ویدئویی از دیدار سناتور جاش هاولی، دموکرات از میسوری، با مدیرعامل بوئینگ، دیو کالهون، در …

تعجیل فرج: دعا برای ظهور، حکومت یا بسترسازی برای عدالت؟

حدیث شریف “أکثِروا الدُّعاءَ بِتَعجيلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم” همواره در متون دینی شیعه مورد …

دیدگاهتان را بنویسید