بابک خرمدین سال ۱۳۵۳ در تهران متولد شد. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد سینما از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و فارغ التحصیل ۱۳۸۸ است، این کارگردان سال ۱۳۷۹ در دوره فیلم سازی یک ساله انجمن سینمای جوانان دفتر تهران شرکت کرد.
بابک خرمدین در سال ۸۹ بهعنوان دانشجو راهی لندن میشود و در آنجا با مساله مهاجرت و غربت درگیری پیدا میکند. وی فیلم «سوگنامهای برای یاشار» را تا حد زیادی با الهام گرفتن از آن دوره زندگی خود ساخته است؛ این فیلم روایت زندگی روزمره یاشار مهاجر ایرانی ترک تبار در لندن است که با ویزای دانشجویی وارد لندن شده است. همزمان با اتمام کالج، دچار مشکل مالی و دلتنگی برای خانوادهاش و ایران میشود و بین ماندن و برگشتن مردد است.
فیلم «سوگنامهای برای یاشار» یک اثر مستند داستانی به شمار میرود که در گروه هنر و تجربه اکران شد.
آثار بابک خرمدین:
“بور بیجاده رنگ” ۱۳۸۶ (۲۲ دقیقه)
“سه شنبه: مامان” ۱۳۸۸ (۹ دقیقه)
فیلم نیمه بلند داستانی “روزن (کورسو) ” ۱۳۸۹ (۴۲ دقیقه) با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
فیلم بلند داستانی “سوگنامهای برای یاشار” ۱۳۹۲ ساخته شده در لندن (۷۲ دقیقه)
ساخت سه فیلم کوتاه داستانی به نامهای “برش” ۱۳۸۳ به مدت (۱۲ دقیقه
جوایز بابک خرمدین
برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی برای ” بور بیجاده رنگ” در جشنواره بینالمللی فیلم آسا (فیلمهای انسان دوستانه) ۱۳۸۸ و کاندید در (فیلمنامه، تصویر برداری، تدوین و صدا)
برنده دیپلم افتخار بهترین کارگردانی برای فیلم “بور بیجاده رنگ” در پنجمین جشنواره بینالمللی پروین اعتصامی ۱۳۸۸
برنده جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه و بهترین صدا برای فیلم “بور بیجاده رنگ” در ششمین جشنواره دانشجویی فیلم نهال (دانشگاه هنر) ۱۳۸۸ و کاندید بهترین (تصویر برداری و تدوین)
کارهای بابک خرمدین
پخش فیلمهای برش، سه شنبه: مامان، روزن (کورسو) و سوگنامهای برای یاشار در جشنوارههای: فیلم کوتاه تهران، سینما حقیقت، تصویر سال، جشنوارهی یاس (رسانههای تصویری) و…
حضور به مدت یک سال در دایره فیلم و سریال ارتش و ساخت برنامههای مختلف برای ارتش جمهوری اسلامی ایران (۸۸ -۱۳۸۷)
ساخت چند مستند تحت عنوان ” داغ عشق” در مورد جانبازان در ماه مبارک رمضان برای شبکه چهار سیما (۱۳۹۲)
مسئول سینمایی فرهنگسرای دانشجو (شفق) سال ۱۳۸۷ (فرصت نمایش)
برگزاری کلاسهای نقد و تحلیل آثار کریشتف کیشلوفسکی (فیلمساز لهستانی) در گروه فرهنگی هنری ضمیر. (۱۳۸۸)
تدریس کارگردانی در انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر تهران (۱۳۸۹)
تدریس در دانشگاه جامع علمی-کاربردی فرهنگ و هنر، رشتهی سینما (واحد ۴) و (واحد ۴۸) از سال ۱۳۹۳
ساخت مستند ” روایت یک انحراف” در مورد وضعیت فرهنگی سینمای ایران (۱۳۸۷)
نگارش چند فیلمنامه داستانی به نامهای ” ورودی سیزده”، ” دهانم زیبا و چشمانم سبز” (برگرفته از داستان کوتاهی از سالینجر)، “کنتراست” و فیلمنامهی بلند سینمایی “رویای مرد مضحک”
نمایش فیلم بلند داستانی”سوگنامهای برای یاشار” از ۱۲ دی ماه ۱۳۹۴ در سینماهای هنر و تجربه
منبع: رکنابابک خرمدین صبح روز دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ به قتل رسید.
خبرهای اولیه و شوک آمیز از قتل این کارگردان، توسط پدر و مادرش در شهرک اکباتان حکایت دارد و حالا تا تایید دقیق جزییات باید صبر کرد.
بابک خرمدین سال ۱۳۵۳ در تهران متولد شد. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد سینما از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و فارغ التحصیل ۱۳۸۸ است، این کارگردان سال ۱۳۷۹ در دوره فیلم سازی یک ساله انجمن سینمای جوانان دفتر تهران شرکت کرد.
بابک خرمدین فیلم «سوگنامهای برای یاشار» را آن طور که خودش میگفت تا حد زیادی با الهام گرفتن از زندگی خود ساخته است. او در سال ۸۹ به عنوان دانشجو راهی لندن میشود و در آنجا با مساله مهاجرت و غربت درگیری پیدا میکند. یاشار شخصیت اصلی فیلم او هم چنین سرگذشتی دارد. او جوانی است که با ویزای دانشجویی وارد لندن شده است. همزمان با اتمام کالج، دچار مشکل مالی و دلتنگی برای خانوادهاش و ایران میشود. اکنون او بین ماندن و برگشتن مردد است و به استیصال رسیده است. این نقش را یاشار علیشناس بازی کرده است که از دوستان کارگردان بوده و سابقه بازیگری نداشتهاست. بابک خرمدین برای گرفتن بازی بهتر از او، فیلمنامه را در اختیارش نگذاشته و صحنه به صحنه موقعیت را برای او توضیح میداده است.
در مراسمی که دی ماه سال ۹۴ به بهانه اکران فیلم بابک خرمدین در موزه سینما برگزار شد، او از پدرش دعوت کرد که به روی صحنه بیاید و پدرش در سخنانی کوتاه گفته بود: «به نام خداوند آموزگار و به نام شهدای گلگون کفن جنگ هشت ساله و درود به شرافت آن شهدا که مملکت را حفظ کردند. من سرهنگ پیاده ستاد خرمدین هستم. ۳۰ سال خدمت کردم، ۶۹ ماه در مناطق عملیاتی بودم، دو مرتبه شیمیایی شدم و ۴ بار ترکش خوردم و خوشحالم که در مقابل ممکلت انجام وظیفه کردم. به جوانان توصیه میکنم از این گهواره وطن غافل نباشند، چون رشد و سربلندی آنان در همین مملکت اتفاق میافتد. از این ۳۰ سال خدمت ۱۷ سال را دور از خانواده انجام وظیفه کردم و تمام زحمات خانواده روی دوش این خانم عزیزم (همسرش) بود که وطن دوم من هستند.»
بابک خرمدین کارگردان «سوگنامهای برای یاشار» هم یادآور شده بود: «این اولین فیلم حرفهای من است. اما «سوگنامهای برای یاشار» یک فیلم حرفهای نیست و این فیلم بدون هیچ امکانات و حتی مجوزی با کمک دوستانی که آن زمان داشتم ساختم و یک فیلم کاملا شخصی است. اگر میخواستم مجوز بگیرم، داستانی برای خودش میشد. با ویزای دانشجویی نمیتوانستم برای مجوز اقدام کنم و در دورهای هم آنجا بودم که با ایرانیها خوب برخورد نمیشد. این روش فیلمسازی را در آنجا گریلا یا چریکی میگویند و خود دانشجویان انگلیسی هم به این روش فیلمهایی میسازند.»
زنده یاد اکبر عالمی هم که در آن مراسم حضور داشت در سخنانی کوتاه گفت: «بیشتر از ده سال پیش بابک خرمدین دانشجوی ممتاز دانشگاه تهران بود و بعدها شنیدم رفت انگلیس و از شنیدن خبر برگشتش به ایران خوشحال شدم.»
بهروز معاونیان صدابردار هم در این مراسم گفته بود: «بیشتر صداها در این کار با خود دوربین ضبط شده بود اصلا یک کار سوپر مستند بود. ولی تمام حس کاراکتر (کارگردان) نسبت به پدر و مادرش و اینکه چطور شد رفت و چطور حس نزدیکی به همین پدر و مادر باعث شد، برگردد در فیلم پیدا بود و خوشحالم که امشب این پدر و مادر (پدر و مادر بابک خرمدین) را از نزدیک میبینم.»
آثار بابک خرمدین، کارگردان سینمای ایران
از آثار بابک خرمدین میتوان از “بور بیجاده رنگ” ۱۳۸۶ (۲۲ دقیقه)، “سه شنبه: مامان” ۱۳۸۸ (۹ دقیقه)، فیلم نیمه بلند داستانی “روزن (کورسو) ” ۱۳۸۹ (۴۲ دقیقه)، فیلم بلند داستانی “سوگنامهای برای یاشار” ۱۳۹۲ ساخته شده در لندن (۷۲ دقیقه)، ساخت سه فیلم کوتاه داستانی به نامهای “برش” ۱۳۸۳ به مدت (۱۲ دقیقه) نام برد.
این هنرمند جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی برای ” بور بیجاده رنگ” در جشنواره بینالمللی فیلم آسا (فیلمهای انسان دوستانه) ۱۳۸۸ دریافت کرده بود و کاندید (فیلمنامه، تصویر برداری، تدوین و صدا)، برنده دیپلم افتخار بهترین کارگردانی برای فیلم “بور بیجاده رنگ” در پنجمین جشنواره بینالمللی پروین اعتصامی ۱۳۸۸، برنده جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه و بهترین صدا برای فیلم “بور بیجاده رنگ” در ششمین جشنواره دانشجویی فیلم نهال (دانشگاه هنر) ۱۳۸۸ و کاندید بهترین (تصویر برداری و تدوین) شده بود.
در لحظات اولیه تنها یافتهها حاکی از این بود که جسد بابک خرمدین بعد از قتل در خانه شان برای از بین بردن آثار جرم توسط قاتلان که پدر و مادرش هستند مثله شده و به سطل آشغال، در فاز ۳ اکباتان انتقال داده شده است.
جسد بابک خرمدین به صورت تنه بالا و دستها کشف میشود و با انگشت نگاری هویت جسد مشخص شده است.
در بازجوییهای اولیه پدر و مادر مقتول به جنایت هولناک اعتراف و ادعا میکنند که پسرشان را با مسموم کردن با قرص خواب آور داخل غذا بی هوش کرده و پدر خانواده پس از چند ضربه چاقو جسد را به حمام زیر دوش آب منتقل و مثله میکند.
تصویری از پدر بابک خرمدین در بازجویی اولیه
انگیزه پدر و مادر پیر در قتل بابک خرمدین
قتل بابک خرمدین کارگردان سینمای ایران به دست پدر و مادرش بود که هر دو توسط پلیس بازداشت شده و تحت بازجویی قرار گرفتند.
پدر بابک خرمدین در بازجوییهای ابتدایی گفت: پسرم مجرد بود او ما را آزار و اذیت میکرد جانمان به لب رسیده بود هر روز از دستش در امان نبودیم ناسزا میگفت و هرکاری دلش میخواست انجام میداد من و مادرش تصمیم گرفتیم از شر او رها شویم تا بیش از این آبرویمان نرفته است ابتدا قرص خوراندیم وقتی بی هوش شد با چاقو او را کشتم و جسدش را داخل حمام بردم بعد برای اینکه بتوانم از خانه خارج کنم جسدش را تکه تکه کردم داخل چمدانی گذاشتم و با همدستی همسرم جنازه را از خانه بیرون بردم و داخل سطل آشغال انداختم.
یک خبر کاملا عجیب، صبح امروز فضای عمومی را منفجر کرده، قتل فجیع یک کارگردان سینما در اکباتان تهران، آن چه که به ماجرا ابعاد ویژهای داده، یکی قتل توسط پدر و مادر است و دیگری دلیل قتل: «مجرد بودن»! در این جا به زوایای مختلف ماجرا نگاهی مختصر داشتهایم.
لوکیشن: سطل زباله، متهم ردیف اول: پدر و مادر
«جسد مثله شده “بابک خرمدین” کارگردان سینمای ایران عصر یک شنبه در سطل زبالهای واقع در شهرک اکباتان تهران کشف شد و پلیس عاملان قتل را بازداشت کرد» قتل بابک خرمدین کارگردان سینمای ایران به دست پدر و مادرش بود قاتلان که تاکنون گفته میشود پدر و مادرش هستند مثله شده و به سطل آشغال، در فاز ۳ اکباتان انتقال داده شده است پدر بابک خرمدین کارگردان سینما در اعترافات خود گفت: پسرم «مجرد» بود، به خاطراختلافاتی که داشتیم صبح قتل – روز یکشنبه- او را با خوراندن مواد بیهوشی بیهوش کردم سپس با ضربات چاقو به قتل رساندم و برای خارج کردن جسدش آن را تکه تکه کرده و در نزدیکترین سطل آشغال خیابانی انداختیم. پدر بابک خرمدین در بازجوییهای ابتدایی گفته: پسرم مجرد بود او ما را آزار و اذیت میکرد جانمان به لب رسیده بود هر روز از دستش در امان نبودیم ناسزا میگفت و هرکاری دلش میخواست انجام میداد من و مادرش تصمیم گرفتیم از شر او رها شویم تا بیش از این آبرویمان نرفته است ابتدا قرص خوراندیم وقتی بی هوش شد با چاقو او را کشتم و جسدش را داخل حمام بردم بعد برای اینکه بتوانم از خانه خارج کنم جسدش را تکه تکه کردم داخل چمدانی گذاشتم و با همدستی همسرم جنازه را از خانه بیرون بردم و داخل سطل آشغال انداختم.
فلاشبک؛ من سرهنگ پیاده ستاد خرمدین هستم
محمد تاجیک با یک یادآوری از روزی که بابک برای «سوگنامهای برای یاشار» پدر و مادرش را روی سِن آورد، برگ دیگری از ماجرا را ورق زده: بابک خرمدین کارگردان «سوگنامهای برای یاشار» از پدر و مادرش تشکر کرد و تقاضا کرد روی صحنه بیایند. پدر کارگردان در سخنانی گفت: به نام خداوند آموزگار و به نام شهدای گلگون کفن جنگ هشت ساله و درود به شرافت آن شهدا که مملکت را حفظ کردند. من سرهنگ پیاده ستاد خرمدین هستم. ۳۰ سال خدمت کردم، ۶۹ ماه در مناطق عملیاتی بودم، دو مرتبه شیمیایی شدم و ۴ بار ترکش خوردم و خوشحالم که در مقابل ممکلت انجام وظیفه کردم. به جوانان توصیه میکنم از این گهواره وطن غافل نباشند، چون رشد و سربلندی آنان در همین مملکت اتفاق میافتد. از این ۳۰ سال خدمت ۱۷ سال را دور از خانواده انجام وظیفه کردم و تمام زحمات خانواده روی دوش این خانم عزیزم بود که وطن دوم من هستند.
اگر «دختر» بود!
بهروز جاوید، اما بعد دیگری از ماجرا را تحلیل کرده: «هولیشت. تو این مملکت مرد استرایت هم اگر حاضر به ازدواج نشه میکشن. فکر کن همین اگر دختر بود الان چه قمه زنیای داشتیم وسط توییتر» و توئیتهای نیره خادمی و علی لاهوتی:«این که مجرد بوده و توسط پدر و مادرش کشته شده، اینکه توسط پدر و مادرش هم مثله شده، اینکه فیلمساز بود، اینکه ۴۷ ساله بوده، اینکه به خاطر دلتنگی پدر و مادرش از لندن اومده بوده ایران» «سال ۸۹ برای درس خواندن میره لندن، بخاطر غربت، و دوری از خانواده برمیگرده، بعد همون خانواده که تحمل دوری شون رو نداشته، دیروز بعد بیهوش کردنش با چاقو تکه تکه میکننش، همیشه وابستگی به خانواده خوب نیست، چون از پشت بهت خنجر میزنند.» این زاویه دید فرشته خیراللهی هم جالب توجه است: «خیلی عجیبه برای دومین بار تاریخ تکه تکه شدن فردی به نام بابک خرمدین را تجربه میکنه، یکی بیش از هزارسال پیش و یکی دیروز، بابک خرمدین ۱۷ دی ۲۱۶ خورشیدی در کنیسه بابک به دست اعراب، و بابک خرمدین دومی ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ در محله اکباتان تهران به دست پدر!» در هر صورت جوانی که برای دیدن پدر و مادرش از لندن به تهران آمده بود، سرنوشت تلخ و عجیبی داشت و حالا این تغییر نگاه به جایگاه قدسی پدر و مادر شاید اولین تاثیر چنین فجایعی باشد، پبش از این مثلا ماجرای «رومینا» را هم داشتیم. حالا باید منتظر بمانیم و ببینیم در روزهای آینده چه چیزهایی دیگری از این ماجرا فاش میشود.
بابک خرمدین کارگردان سینما را کنار پدر و مادرش میبینید. این تصویر سال ۹۴ در مراسم افتتاحیه فیلم «سوگنامه ای برای یاشار» در موزه سینما ثبت شده است.
جسد بابک خرمدین کارگردان سینمای ایران روز گذشته (۲۶ اردیبهشت ماه) در فاز ۳ شهرک اکباتان تهران کشف شد.