پایان برنامه دورهمی یک تراژدی است و مهران مدیری یک غنیمت بزرگ. او چند ماه قبل در برنامه هفت اعلام کرد که دیگر قصد ندارد در تلویزیون فعالیت کند و علاقهمند است که سالی یک فیلم سینمایی بسازد و به هیچ عنوان سریال تلویزیونی نخواهد ساخت.این خبر برای مجموعه صدا و سیما خبر خوبی نیست. در شرایطی که تولیدات سریالی سیما بحرانیترین دورانش را پشت سر میگذارد، عدم فعالیت، چهرههایی همچون مدیری چندان خوشایند نخواهد بود.
از سوی دیگر مهران مدیری میداند سینمای ایران مخاطب آنچنانی نداشت و سینمای ایران بیشتر از آنکه مخاطب داشته باشد، هیاهو دارد. در خوشبینانهترین حالت دو میلیون دویست هزار نفر به سینما میروند و یک میلیون نفر مشتری شبکه نمایش خانگی هستند و هشتاد و دو میلیون نفر دیگر، علاقه چندانی به سینمای تک ژانری ایران ندارند. سینمای تک ساحت ایرانی را گونه «کمدی های خاکبرسری» زنده نگاه میدارد و از آنچه اکنون هست، فراتر نمیرود.
گاهی مسئولان از دستشان در میرود و ناگهان به استعدادهایی مثل مهدویان و منیر قیدی اعتمادی میکند و ژانر دومی هم به ناگهان در سینما نمایان میشود اما مافیای ژانر «خاک بر سری» طالب حکومت اکسیدانی است و فیلمهای خوب خیلی سریع از پرده سینما پایین میآیند. در چنین شرایطی مهران مدیری نباید از تلویزیون جدا شود، تا گوهرش در سیما، تجلی بیشتر داشته باشد و رفتنش لطمه بسیار زیادی به مخاطبان سیما خواهد زد.
در ساز و کار رسانه ملی سریالهای متعددی تولید میشود که تقریبا هیچ بینندهای ندارد. تولیدات تلویزیون نیز دست کمی از سینما ندارد. سالی یکبار احتمالا از دست مسئولان در میرود و یک سریال متوسط ساخته میشود و عیان است دست رسانه ملی کاملا خالی است و آمارهای مدیرانش مبتنی بر هشتاد و دو درصد مخاطب، محلی از اعراب ندارد.
اما مهمترین مسئله در مورد مهران مدیری این است که هیچگاه کم فروشی نمیکند. در برنامه دورهمی مهران مدیری اصیلترین استندآپهای منحصر به فرد انتقادی را در تلویزیون اجرا کرد. این استندآپ با دیدگاه انتقادی – اجتماعی، به توسعه نیافتگی در سطوح مختلف اجرایی کشور، با مخاطرات فراوانی و مخالفت شدید گروههای سیاسی وابسته به قدرت مواجه شد. درصورتیکه مدیری در طول دوران فعالیتش نشان داده هیچگاه وابستگی حزبی و جریانی به هیچ گروه سیاسی ندارد و در دولتهای قبلی شیوه انتقادش چون متفاوت بوده ، صدایش شنیده نشده است. مثلا در نیمه دهه هشتاد که بلاهت بر سیاست اجرایی کشور مستولی بود، مدیری نهادهای اجرایی را در شبهای برره خیلی شجاعانه نقد میکرد اما حامیان دولتی چنین نقدی را برنمیتابیدند و با نگاهی کاملا تنگنظرانه با کارشکنی فراوان، شبهای برره را متوقف کردند.
مدیری نه تنها در عالم سیاست بلکه در عالم هنر منتقدان فراوانی دارد. مثلا در سری برنامه نوروز ۷۲ نخستین انتقادش را نسبت به برنامه «هنر هفتم» و شیوه اجراهای تلویزیونی خشک و عبوس در برنامه نوروز ۷۲ ارائه داد و اکبر عالمی چنان دلخور میشود که برای همیشه قید اجرای این برنامه را برای همیشه زد. سالها بعد شهرام همایون سکه فروش، مجری و صاحب تلویزیون سلطنت طلب «کانال یک » وقتی طنز رادیکال مدیری را درباره خودش میبیند به مدت یکسال قید رفتن روی آنتن زنده و فروش اجناس سیاسی ( کلاهبرداری ماهوارهای ) را میزند.
اکبر عالمی، شهرام همایون، دولت محمود احمدی نژاد و دولت حسن روحانی و … ، از شاکیان بزرگ مهران مدیری هستند. اما این مرد را به هیچ عنوان نمیتوان خاموش کرد، دهانش را نمیتوان مهر و موم زد، چون مدیری پای حرفش میایستد حتی به قیمت ممنوع شدن.
اما در میان همه شاکیان مدیری روزنامهنگاری که از منتهیالیه راست تا منتهیالیه چپ سیاسی را مثل سایر طی الارضهای سیاسی در نوردیده، در انتقادی بیوقفه و چند دههای از مدیری بسیار قابل شناسایی و تحلیل است. این روزنامه نگار خود شیفته در اوایل دهه هفتاد پس از اینکه مهران مدیری با انرژی بی وقفه خود سبب میشد خستگی هشت سال دوران دفاع مقدس از تن این مردم بیرون آید در مقاله بسیار تند و لبریز از لنترانی نوشت: برنامه های طنز مهران مدیری ترویچ نیهلیسم (پوچ گرایی)، لاابالیگری و سایر برچسبهایی است که در شان همان نگارنده است. سال ۱۳۷۶ باد سیاسی سوئیسی از سوی دیگری وزید و همان روزنامهنگار پس از سری اول مرد هزار چهره در نفریننامهای لبریز از نفرت پراکنی درباره مرد هزار چهره مهران مدیری نوشت او قصد و نیتش هدف قرار دادن روشنفکران، روشن اندیشان، حامیان لیبرالیسم است. تصور کنید پس از انتقادات اجتماعی مهران مدیری در سری برنامه دورهمی دوباره همان روزنامهنگار تحلیلگر سیاسی، به بهانه حمایت از دولت، دست قلم شد و زشتترین عبارات را در مورد مدیری بکار برد و به او تهمت زد که او به فلان جناح سیاسی وابسته است و از فلان جا حقوق میگیرد و با فلان جا هماهنگ است و …. .
تصور کنید دورهمی مجال و فرصتی خوب بود که مدیری خودی نشان دهد که ما ملتی هستیم که همچنان انتقاد پذیر نیستند و از نقد خوشمان نمیآید، در صورتیکه توسعه مداری نسبتی نزدیک با نقد دارد.
مدیری انسان اخلاق مداری است، انسان راستین، سلامت و اهل خانوادهای است. هیچ پشت پرده غیر اخلاقی را نمیتوان به مهران مدیری نسبت داد، او درگیر هیچ پولشویی مالی و رابطه بازی سیاسی نیست. در صورتیکه افرادی در عرصه نمایش هستند که یک صدم او میان مردم شناخته شدهاند و چنان درگیر رابطههای سیاسی، فساد مالی و روابط متعدد عاشقانه هستند که پس از مدتی عنصری به نام خلاقیت در آنها تهنشین خواهد شد. برای مدیری عرصه هنر با عرصه ورزش تفاوت چندانی ندارد. یک ورزشکار در طول سالها فعالیت حرفهای با تمرین مداوم ورزش سعی میکند در عرصه عملی ورزش بهترین باشد و مدیری در عرصه هنر مثل ورزشکاری است که سالها تلاش کرده باپرهیز از هر گونه حاشیه و تمرین مداوم هنری و حفظ سلامت اخلاقی در عرصه هنر بهترین باشد.
به همین دلیل است که میهمانان او در برنامه دورهمی باید به یک سئوال مهم پاسخ میدادند عاشق شدند یا نه؟ ازدواج کردهاند یا نه؟ مدیری بدون هیچ شعر و شعاری سبک زندگی بسیاری از هنرمندان را در برنامهاش بررسی کرد و به چالش کشید. مخاطب خیلی ساده متوجه میشود فلان بازیگر زنی که دائما از کلمات بازیگری و هنر استفاده می کند و در عرصه هنرهای نمایشی همچنان به عنوان بازیگر درجه چند شناخته می شود، تا زندگی سلامت و متعادلی نداشته باشد، نمیتواند هنرمند موفقی باشد. او به سادگی در برنامه دورهمی بار دیگر اثبات کرد، هنر متعالی ، نیاز به جسم متعالی دارد .مدیری در طول برنامه دورهمی سعی کرد این مسئله را به شکلی تحقیقی اثبات کرد و نشان دهد سلامت محوری و زیست نرمال و طبیعی خانوادگی، هنرمند و غیر هنرمند نمیشناسد.
دورهمی دوره گرانبهایی از فعالیت مهران مدیری محسوب میشود و این امید میرود که مهران مدیری فعالیت در تلویزیون را رها نکند و در کنار ساخت یک فیلم سینمایی و فعالیت در این حوزه، همچنان فعالیت خود را در عرصه نمایش و شوء های تلویزیونی ادامه دهد