️معلمان ما بدانند در طول ۴۰ سال گذشته مرتب از معلم تجلیل و قدردانی شد و معلمان را احترام کردند، امسال روز معلم روز مطالبه از معلم است. ۴۰ سال تجلیل کردیم، حالا برای ۴۰ سال دوم باید از قشر معلم مطالبه کنیم 🤔🤔🤔
آیا تاکنون این پرسش را از خودداشته اید که چرا با وجود ۴۰ سال تجلیل از معلم-به گفته برخی- باز هم این قشر در روز معلم در دفاع از حقوق خود مطالباتی مطرح می کند که نشان از عدم اولویت و توجه به معلمان است؟! سید احمد علم الهدی در خطبه های نماز جمعه مشهد، با اشاره به هفته گرامیداشت مقام معلم گفت : “در طول ۴۰ سال انقلاب، در روز و هفته معلم از معلم تجلیل شد؛ معلمان را احترام کردند اما امسال روز معلم در سال نخست گام دوم انقلاب است؛ روز معلم روز مطالبه از معلم است؛ ۴۰ سال تجلیل کردیم و برای ۴۰ سال دوم، باید از معلم مطالبه کنیم”. پرسش مهم یادداشت حاضر این است که منظور از چهل سال تجلیل چیست؟
به عنوان معلمی که نه طی این ۴٠ سال بلکه در همین دهه چهارم انقلاب به جامعه فرهنگیان کشور ملحق شده است، ضمن پایبندی به آرمانهای انقلاب، باید یادآور شوم که با توجه به تجلیل هایی که حضرتعالی در سخنانتان اشاره کردید، متاسفانه آنچنان که باید تجلیل و تقدیرهای به عمل آمده از مقام و منزلت معلمان به سبک و سیاقی نبوده است که معلم بدون دغدغه منزلتی و معیشتی به حرفه خود بپردازد و هر سال در برههای از زمان در فرصتهایی که پیشآمده مطالبات صنفی خود را با روش های قانونی مطالبه کرده است و بعد از چهل سال آنقدر مرهم بر درد گذاشته نشده است که معلم با آسایش و امنیت فکری به تدریس و یاددهی بپردازد.
اگر بر این اصرار می کنیم که آموزش و پرورش تنها مسیر اصلی دستیابی به توسعه و پیشرفت است و باید در این مسیر سرمایهگذاری صورت بگیرد، به این دلیل است که در خطبه های نماز جمعه به این مهم تاکید کردید که : “معلم عنصر سازنده است …». اما در کنار این تاکید شما، باید پذیرفت نه تنها معلم که هر فرد دیگری در هر شغلی بخشی از دلایل انتخاب حرفه اش را تأمین نیازهای مادی زندگی خود میداند. آیا فقط معلم باید کارمند حقوق بگیر صرف یا کاسب این عرصه نباشد؟! آیا فقط باید معلم، رزمنده مقاوم مقابله کننده بسازد؟! آیا فقط باید معلم مدیون انقلاب باشد؟! اگر حقیقت امر از سوی شما این است که معلم تمامی این مسئولیتها را بر عهده دارد پس بدون شک باید پذیرفته شود که این معلم قبل از تربیت نسل پرسشگر، مبارز، میهن پرست، متدین اخلاق مدار، دانا، توانا و… خودش باید به این رسیده باشد که به حکم تدین اخلاق مدارانه، به مطالبه پرسشگرانه وی به دلیل دانایی و توانایی اش در قالب میهن پرستی پاسخ داده شده است.
در يك کلاس درس؛
فرزندان تمام اقشار جامعه نشسته اند،
فرزندان «طلاق» را باید تحمّل کرد و با روحیه شکننده شان ساخت!
با فرزندان «اعتیاد» باید مدارا کرد و با بی تربیتی هایشان کنار آمد!
فرزندان «یتیم» را باید نوازش کرد و کمبود مهرشان را جبران کرد،
فرزندان «ناهنجار» را – که محصول اختلافات خانوادگی اند- باید هدایت داد!
به فرزندان «کار» باید استراحت داد،
فرزندان والدین «بی بند و بار» را باید سر به راه کرد،
فخرفروشی فرزندان «سرمایه دار» را باید تعدیل کرد،
فرزندان «کمرو» را به بطن جامعه باید بازگرداند،
نازپروردگی فرزندان «مرفّه» را باید تعادل بخشید،
فرزندان «بدسرپرست» را حکیمانه و صبورانه باید سرپرستی کرد،
فرزندان «بی سرپرست» را با آغوش مهر باید آشنا ساخت!
همه این مزاج های تلخ و شیرین با صداهای دلنواز یا گوشخراششان در یک اتاق چند متری، گرد شمع سوخته معلّم حلقه می زنند و بازتاب و پژواک این صداها هر روز چون موریانه، ذهن او را می خورد و تارهای خستگی بر تن رنجدیده اش می تند و فرسوده اش می سازد و …
چه صبری می طلبد و چه هنری می خواهد معلمی
و چه انرژی و قدرتی لازم است برای معلمی
معلمی جسارت می خواهد قدرت و شهامت می خواهد
و برای داشتن همه ی این ها باید مسلح بود مسلح به اسلحه ی ایمان و دانش…
آقای علم الهدی!حواس منِ معلم جمع است که دانش آموزی تربیت کنم که سره را از ناسره تشخیص دهد و با دانش بهروز و مهارت بی بدیل و همچنین رعایت ادب انسانی و حقوق دیگران در مقابل دشمن صفآرایی کند. اما آیا حواس مسئولان هم جمع است که معلم مهمترین مولفه سرمایه گذار جامعه در کنار کمبودها و کاستیهای موجود و عدم همسانی پرداخت های حقوقی با دیگر کارمندان دولت، به کلاس درس می رود و از جان مایه می گذارد؟! آیا به کارکنان وزارتخانه های دیگر هم توصیه می شود که مطالبات مالی نداشته باشند و کاسب این عرصه نباشند؟ فراموش نشود آنان کجای مسیر توسعه هستند و معلم در کجای مسیر قدم می گذارد…
توصیه مطالبات در گام دوم انقلاب را به اختلاس گران، نون به نرخ روز خوران، آقازاده ها، یک شبِ به پست و مقام رسیدگان، حقوق بگیران رقم نجومی و …هم داشته باشید. بی شک این انقلاب بیشتر از منِ معلم از آنان مطالبه خواهد داشت. معلمان قبل از ورود به شغل معلمی با سخت ترین مراحل گزینشی عقیدتی و انقلابی روبرو هستند و بی گمان آنان که از چنین گزینشی عبور می کنند معنای گام دوم انقلاب و سربلندی ایران را بخوبی می دانند.
معلم می داند که باید در برابر هجمه بی انصافی های دولت، چوب لای چرخ انقلاب نگذارد و تا جایی که در توان دارد سرمایه انسانی آگاه و متعهد تربیت کند، که اگر نمیدانست پا در راه حرفه معلمی نمی گذاشت. سزاوار نیست که با وجود ناملایمات مالی و تحولی در سیستم آموزشی کشور این چنین از معلمان مطالبه شود…