بسم الله الرحمن الرحیم تاریخ: ۱۹/۴ ۹۷
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم ( پیامبر اکرم ( ص) )
موضوع: انتقاد از احکام جدید فرهنگیان
از: جمعی از فرهنگیان
به: ریاست محترم آموزش و پرورش استان خراسان رضوی، وزارت آموزش و پرورش، دفتر ریاست جمهوری،
با سلام و احترام
این متن نامه ی سرگشاده ای است خطاب به تمامی آنان که متولی فرهنگ و حق فرهنگیان هستند. نامه نیست، درسی است شاید به عنوان آخرین درس به کسانی که روزی شاگرد همین میز و نیمکت ها بودند و انگار یادمان رفت بجز آرایه ی ادبی و ریاضی و علوم و مطالعات درس اخلاق، تعهد، انسانیت بدون درنظر گرفتن جنسیت، عزت نفس، شرم، راستگویی، درستکاری، اعتماد، حق الناس، حق الله، مردمداری بدون درنظر گرفتن قومیت ، خداباوری، خدادوستی، حال خوب و مهربانی را بدهیم. یادمان رفت بگوییم حال خوب فردی در گرو حال خوب جمعی است و دزدی دزدی است به هر بهانه و در هر جایگاهی.
دوباره سلام
دوباره با احترام و عرض خداقوت و آرزوی بهترین اندیشه و بهترین عملکرد برای تمامی شما که امروز در جایگاهی هستید که هر حرفی در زندگیتان حق الناسی به بزرگی کهکشان را شکل می دهد که آبرو و اعتماد و عزت نفس خانوادهی بزرگی را میتواند به تعالی برساند یا خرد کند. میتواند شفاف از راستگویی باشد یا با پیرایهی مندرس دروغی هزار پاره رنگ ریا بگیرد و نفاق. از هر طرف که شروع شود این نامه باز با گلایه همراه میشود و کنایههای تلخ زبان و دل. چه چاره که لبریزیم از تحقیر عامدانه و خرد کردن شأن شغلی و انسانی خود در طی تمامی سالهای پشت سر و این که امروز تلخیم و بیباور به حسن اعتماد شما. تک تک شما. بگذاریم دوباره شروع کنیم، شاید این بار کلمه آرامتر فریاد بکشد و حرف بزند.
ریاست محترم، وزیر عزیز، ریاست جمهورگرامی، رهبر محترم و….
سلام
خسته نباشید. خدا قوت. چگونه سرتان را شبها آرام بر بالین میگذارید و دلتان از این همه رنج و درد به درد نمیآید؟ چگونه دلتان از این همه زجر غمگین نمیشود؟ چگونه رویتان میشود به چشمهای ما نگاه کنید و لبخند بزنید؟ راه ور سم مدیریت، انسانیت، اعتماد و مردم داری این نبود عزیزان! این شرط مروت و درستی نیست! این همه کلمهی زشت و فاصلهی طبقاتی درنظامی که معتقد است ریشه در عدل علی(ع) دارد عجیب است! خیلی خیلی عجیب است! این کلام را میشناید؟ « يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ- أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُوم» ( نهج البلاغه، حضرت علی (ع) ) به یاد آوردید؟! سالهاست ازتحقیر عامدانه و تخریب چهرهی فرهنگیان میگذرد. فرهنگی در این جامعه به انسانی کارگریز، بیسواد، تنبل، و بیکار تبدیل شدهاست که انگار بابت کار نکرده حقوق میگیرد. به عمد تصویری ارائه دادید که کسی در این نهاد کار نمی کند و همیشه تعطیل هستند وانگار با لطف و منت حقوق داده میشود.
عزیزان! اینکه این همه غیر انتفاعی عجیب ریشه زد و جامعهی آموزشی پولدار و فقیر را شکل داد معلم مقصر است یا ساختار نظام آموزشی وسیاسی یک کشور و برنامه ریزان آن؟! مگر ما متولی مدارس عجیب و غریبتان هستیم و مجوز به نام ماست که هزینهی سنگین فشار مالی آن را مردم با کلام زشت از ما میگیرند؟ و هزار درد دیگر که این چند سطر مجال گفتن آن نیست گویی به عمد تیشه به ریشهی آبروی سرزمینی میزنید که مردمش را دوست ندارید.
ریاست محترم، همکار بزرگواری که روزی در کنار این صنف درکلاس درس چشم در چشم نوجوانان و جوانان خوب این سرزمین داشتی و دغدغهات خوب آموختن بود! عزیز بزرگوار این حکم افزایش حقوق است یا تحقیر و توهین و تخریب؟! این کاغذ پاره که عددهای خندهدار رویش بعد از چندماه ثبت شده چیست؟! آیا از فشار مالی وحشتناک و نابسامانی فزاینده اقتصادی که بر دوش تمامی مردم نشسته است خبر دارید؟ از سنگینی روزمره ی زندگی در کشوری که دیگر جرأت نداری از در خانهات پایت را بیرون بگذاری. آیا میدانید معلم در این کشور تنها شعلی است که از پیشرفت مخاطبش بر خود میبالد و همیشه دلش در گرو موفقیت مخاطبش بوده است؟ آیا از اضافه حقوق دیگر نهادها خبر دارید و این حکم را به عنوان ریاست و مدیر یک خانوادهی بزرگ رویتان میشود به دیگر مدیران نشان دهید؟ برای دیگر کارمندان نیز اول کاهش و قطع و خرد کردن شکل گرفت بعد به شکل صدقه اندک مبلغ خنده دار و دردناکی را اضافه کردند؟!میدانید شبیه مصرع سعدی شدهاید. « کسی بر سر شاخ بن میبرید…» این حکم نیست بزرگوار ریاست محترم! رییس جمهور محترم! رهبر محترم!… این حکم نیست این یک تنبیه همگانی است و تحقیری بزرگ. این حکم نیست این استهزای یک جمع بزرگ است. این افزایش حقوق نیست این خار کردن یک صنف محترم و نجیب است. این حکم نیست این فقط یک اسم دارد و آن بدی کردن است. این حکم نیست این فقیر کردن عامدانهی یک قشر است و از بین بردن تمامی رگ و پی فرهنگ و سواد و تعالی است. این حکم نیست این ظلم است و فقط یک کار باید بکنید و آن تغییر این حکم و وضعیت است.
ما جمعی از فرهنگیان استان خراسان رضوی، مشهد و طرقبه و شاندیز… تمامی عزیزانی که شاید خبر از این متن نداشتند امادلشان در این کلمه ها می تپد تقاضای عذرخواهی از این احکام عجیب و تغییر آن به صورت درست و شأن کاری وانسانی خود داریم. لطفاً یک بار هم که شده عادلانه و درست قلم بر کاغذ بچرخانید. دنیا جای بزرگی برای بدی کردن نیست. هر که بدی کرد و به بد یار شد هم به بد خویش گرفتار شد ( فردوسی بزرگ)
برایتان از درگاه حق بهترین سرنوشت را آرزو می کنیم.
جمعی از فرهنگیان استان خراسان رضوی، مشهد، طرقبه و شاندیز/ ۱۹-۴-۱۳۹۷