تنور داغ تب نوزادان و طمع مافیای سلامت ، ایا غرور طب مدرن عاجز از فوت کوزه گری طب سنتی است !؟
طب مدرن هیچ گاه حاضر به قبول ضعف خود در برابر طب سنتی و اطبای آن نبوده و نخواهد بود چه از نوع ایرانی و چه از نوع چینی آن و چه از نوع طب سنتی متعلق به هر جای دیگر
متاسفانه و صد افسوس ، بسیاری از پزشکان جوان و بی تجربه این مرز و بوم بدون هیچ ملاحظه ای این افراد را آماج تهمتهای خود نموده و سواد آکادمیک خود را به رخشان میکشند غافل از اینکه این برخورد ، بزرگترین جنایت در حق نوزادان و کودکانی است که هفته ها در تب میسوزند و انواع آرامبخشها و داروهای شیمیایی را استفاده میکنند و حتی در برخی موارد کار به عمل جراحی هم کشیده میشود ولی پزشک مغرور ، حاضر به قبول شکست در برابر طب سنتی نیست ، که اگر نگوییم به خاطر کسادی بازار پزشکان این برخورد انجام میشود باید قبول کرد که چیزی جز غرور کاذب و بیجای این قشر بی درد و از خود متشکر نیست
تُل گیری ، تول گیری، قاریق گیری ، قاروق گیری ، بندی واژه هایی است که برای درمان یک عارضه شایع در نوزادان و کودکان که در طب سنتی کاملا شناخته شده و کاربردی است به کار می رود
منبع سایت تولگیران : tolgir.ir
در کودکان به دلیل کامل نشدن رشد مغزی و عمل بلع، ممکن است تکه هایی از غذا در حفره کوچک کناره گلو گیر کند و کودک دچار استفراغ های مکرر و اسهال و گاهی تب شود برای رفع مشکل باید تل گیری صورت گیرد.
تل به معنی گِرده یا چیز دیگر مثل خرده غذا، دانه های حبوبات مثل عدس، ماش، گندم، شاهدانه و گاهی نخود و لوبیا یا خرده گوشت و سبزی و بعضاً جسم خارجی کوچک مثل خرده استخوان، کاغذ خرده یا باقی ماندهٔ غذائی است که خوب جویده نشده است، که معمولاً نوزادان از زمانی که شروع به غذا خوردن می کنند چون تجربهٔ جویدن و بلع کامل را ندارند و مخچه آنها کامل نشده و عمل بلع را کامل انجام نمی دهند، غذا در سینوس هایشان می نشیند و پایین نمی رود که با تل گیری دفع و خارج می شود.
تل گیری یکی از روش های درمان متداول و کارا در طب قدیم و طب سنتی است که چون کاری هنری و کارا، اثری آنی و بیمار را سریعاً از درد و ناراحتی خلاص می کرده است و در قدیم و بعضاً در حال حاضر و در بعضی نقاط این کشور پهناور متداول بوده و در هر قوم و شهری به نامی گفته می شود. بدیهی است به لحاظ کثرت بیشترین مخاطبانش و بیشترین شهرت در این محضر همان تلگیری می آید واِلا در شهرها و استان های دیگر نام هائی مثل دونه گیری گرته معروف است.
متأسفانه طب کلاسیک هیچ درمانی جز دادن آنتی بیوتیک و قرص هائی از این دست برای این مشکل ندارد.
ولی با روش قدیمی تُل گیری که صدها بار تجربه شده است در مدیتی کوتاه ، طفل به آرامش رسیده و درمان خواهد شد.بچه دائماً با پشت دست خود بینی و دهان خود را می مالد. صدای طفل در بعضی از بیماران تغییر می کند. کم اشتها می شود. سختی، بدخُلقی و در ادامه تب، ضعف و درد در ناحیهٔ گلو از علائم بارز این معضل است.
یکی از روش های درمان متداول و کارا در طب قدیم و طب سنتی روش (تُل) گیری است که چون کاری هنری و کارا، اثری آنی و بیمار را سریعاً از درد و ناراحتی خلاص می کرده است و در قدیم و بعضاً در حال حاضر و در بعضی نقاط این کشور پهناور متداول بوده و در هر قوم و شهری به نامی گفته می شود. بدیهی است به لحاظ کثرت بیشترین مخاطبانش و بیشترین شهرت در این محضر همان تلگیری می آید واِلا در شهرها و استان های دیگر نام هائی مثل دونه گیری گرته معروف است.
تُل گیری اساساً مخصوص افراد رگ گیر و شکسته بند بوده و خبرگانش معمولاً از همین سنخ بوده اند و کسی که رگ گیر بوده معمولاً به روش های دیگر این سنخ تبحر داشته مثل ناف گیری، قولنج گیر، در رفتگی و رگ به رگ شدن اعضاء و جمجمه گیر و دیگر هنرهای نزدیک به آن که روش های درمانی بکر متداول قدیمی طب سنتی بوده و اِشراف کاملی بدان ها داشته و دارند. انسان تا وقتی کودک است در بغل نای حفره ایست کیسه ای شکل که در بعضی از کودکان این کیسه حفره اش بزرگ تر است و تا به سن ۶ یا ۷ سالگی برسد و این حفره کوچک و محو شود.
در کودک به علتی که شرح داده شد یک خرده غذا و یا یک یا دو عدس نیمه یا درسته در آن حفره گیر می کند و هر چه دیرتر آن اجسام خارج شوند هم به حجم آنها اضافه می شود و بدین ترتیب مشکلات کودک بیشتر می شود چون امکان دارد آن خرده غذاها در آن جا عفونی شده و این عفونت به معده، روده و در نهایت خود کودک را آلوده می کند و اکثر اعضاء بدنش را تحت الشعاع خود قرار می دهد و طفل دچار تب، بی اشتهائی، بی خوابی و بی قراری می شود و اگر ادامه داشته باشد طفل دچار ضعف، بی حالی و کم وزنی می شود. متأسفانه طب آلوپاتی هیچ درمانی جز دادن آنتی بیوتیک و قرص هائی از این دست برای این مشکل ندارد. لذا تا یک کار فیزیکی بی خطر و بی ضرر مثل همان تُل گیری روی طفل انجام نگیرد تمام درمان ها بی فایده و یا حداقل طولانی مدت خواهد بود ولی با روش قدیمی تُل گیری که صدها بار برای خود حقیر تجربه شده است در مدت ۵ تا ۱۰ دقیقه طفل به آرامش رسیده و درمان خواهد شد.
عوارض و علائم و نحوه تل گیری: بچه دائماً با پشت دست خود بینی و دهان خود را می مالد. صدای طفل در بعضی از بیماران تغییر می کند. کم اشتها می شود. سختی، بدخُلقی و در ادامه تب، ضعف و درد در ناحیهٔ گلو از علائم بارز این معضل است. زمانی که طفل را نزد تُل گیر می برند او با معاینه و لمس توسط دو انگشت خود از روی حلق و سیب آدم (تیروئید) این عارضه را بدون هیچ گونه خطر یا صدمه ای با ریسک خطر بسیار پائین و با انگشتان خود و یا با دمیدن در بینی جسم خارجی را از محل مخصوص یا به بیرون می کشد و یا به پائین هدایت می کند. در نتیجه بیمار بدون هیچ گونه عارضه یا دارو و یا جراحی بیمار را از شر این معضل خلاص می کند.
دلیل اینکه این مطلب را در این پست بیان میکنم، اهمیت آن است! احتمال میدهم پدرها و مادرهای جوانی باشند که تا صبح با آه و ناله فرزندشان بیدار بمانند و کلی دوا و درمان کنند، اما فایده نداشته باشد.
جریان از این قرار است که آقا سجاد و سحر خانم ، از همان یک سالگی تا الان که ۷ سالش تمام شده، هر چند وقت یک بار، به طرزی باورنکردنی، مریض میشد و میشود!در حالی که اصلاً آبریزش بینی ندارد، تب میکند و خیلی مظلومانه گریه میکند.
مافیای سلامت و تنور داغ تب نوزادان و اطفال
اولین بار، طبق معمول انسانهای ماشینی و امروزی، دست به دامان دکترها شدیم. کار به بیمارستان و سرم و غیره هم کشید و بارها پاشویه شد و حتی جناب دکتر برای بچه، تجویز پنیسیلین قوی هم فرموند، اما فایده نداشت که نداشت. البته طبق معمول، داروها خاصیت مسکن موقتی را داشتند و بچه ها مرخص شدند، اما بعد از یکی دو روز، دوباره همان حالت به بچه های مظلوم دست میداد.
خدا خیر دهد پیرمردان و پیرزنان این مرز و بوم را! بعد از کلی دوا و درمان، یکی از پیرزنهای فامیل با شنیدن جریان، پیشنهاد داد بچه ها را پیش پیرزنی ببریم که در اصطلاح به او «قاریقچی» (فاطمه بندی) میگویند. همسرگرامی، اول دلش راضی نشد فرزند گلش را دست طب سنتی بسپرد، اما برادر همسرم دزدکی(!) بچه را برد پیش فاطمه بندی .
چند دقیقه نشده بود که برادر همسرم زنگ زد و گفت: بچهتان صحیح و سالم است و در پارک بازی میکند! گوشی را هم داد دست سجاد که با مادرش صحبت کند و اشک شوق او را در آورد!سجاد از پارک برگشت و حالا بعد از چند روز که تقریباً هیچی نخورده بود (یعنی نمیتوانست بخورد) به شدت احساس گرسنگی میکرد. غذایش را خورد و نزدیک به ۵ ساعت خوابید! الان هم که این مطلب را مینویسم، سجاد (و مادرش) دیشب تا صبح از تب نخوابیده بوده و از نزدیک ظهر که فاطمه خانم درمانش کرده، مثل همیشه با آرامش کامل، خواب است.وقتی از برادر همسر گرامی، پرسیدیم این فاطمه خانم با سجاد چه کار کرد که هیچ آمپول و قرص و دوایی نکرد، گفت: هیچی، فقط یک فوت کرد!!!
بله، فقط یک فوت!
قضیه از این قرار است که به خاطر عدم
توانایی بچهها در جویدن درست غذا، بعد از مدتی مقداری غذا در حفره انتهای
دهان (و ابتدای گلوی) بچه جمع میشود. به مرور این اضافات، زیاد میشود به
طوری که بچه حتی نمیتواند آب دهانش را به درستی پایین ببرد!
کاری که تل گیر یا بندی یا قاریقچی انجام میدهد، خیلی ساده است، فقط یک فوت در بینی بچه میکند و هر چه در گلوی بچه است، از دهان او خارج میشود!! بعد از اینکه این مواد خارج شد، سیستم تنفس و گوارش بچه به حالت عادی برمیگردد و به نوعی بچه راحت میشود!
من خودم تا به حال پیش این فاطمه خانم نرفتهام، اما هر بار از بردار و مادر و خواهر و … که رفتهاند سؤال کردهام که نتوانستید کشف کنید چطور این کار را انجام میدهد که هر بار نرویم آنجا؟ جواب این است: همهی اتفاقات در کمتر از ۵ ثانیه انجام میشود! فقط به بچه میگوید: یه بوس به خاله بده(!) و در همین حین در حالی که دستش جلو دهان بچه است، در بینی بچه فوت میکند و آشغالها را تحویل مادر یا پدر بچه میدهد و مقداری دستمزد میگیرد که وجداناً از شیر مادرش حلالترش باد! (باور نمیکنید اگر بگویم همهی تاکسی تلفنیهای شهر ما از بس مسافرانی را به اینجا بردهاند، آدرس این خانم را بلدند و همیشه جلو در منزلش صف بسته شده است!)
جالب است که بسیاری از دکترها کاملاً با این افراد آشنا هستند و میدانند که او میتواند مشکل را رفع کند، اما به مادر و پدر نمیگویند، چون استدلالشان این است که ما این افراد را تأیید نمیکنیم!! به همسرم گفته بودند گلوی بچه مشکل دارد و باید عمل جراحی بشود!!! در حالی که بندی معتقد است بچه تا زمانی که نتواند غذا را به درستی بجود و قورت دهد، این مشکل طبیعی است و باید تحمل شود.
اما من دربارهی شخص خودم که فکر میکنم، در نگاه اول، یادم نمیآید این مشکلات برای خودم پیش آمده باشد، اما وقتی مادرمان از ترفندهای بابای خدابیامرز میگوید، تازه یاد آن شبهای دردناک میافتم!
دقیقاً یادم هست که بابای ما به محض اینکه این حالت بهمان دست میداد، بالای سر، پشت ما میایستاد و دستهایش را با آب دهانش خیس میکرد (مطمئنم این کار حکمتی داشت) و زیر چانهی ما را با دو انگشت بزرگ دو دستش از وسط گلو تا زیر گوش، کمی به محکمی مالش میداد. این کار، دقیقاً مثل همان کار بندی است و باعث میشود اضافات مانده در گلو جا به جا شود و پایین رود…
به هر حال، این مطلب را برای پدرها و مادرهای جوان و پدرها و مادرهای آینده نوشتم که اگر چنین مشکلاتی در فرزند گلشان (که طاقت یک قطره اشک او را ندارند) مشاهده کردند، سریعاً او را دست دکترهای این دوره و زمانه نسپارند! (البته همهی افراد جامعه محترمند و دکترها هم مثل همه، اما نباید تصور کرد دکترها چیزی میدانند که از راه دیگر دست نیافتنی است!)
من یک بار دیگر، علائم این معضل در بچه را لیست میکنم:
– بچه به شدت تب میکند. (البته ممکن است ساعاتی تبش قطع شود، اما ناگهان به اوج میرسد)
– در حالی که تصور میشود سرماخورده است، اما آبریزش بینی ندارد.
– میل به هیچ غذایی ندارد.
– گلوی بچه خیلی غیرمحسوس، حالت تورم دارد.
– بچه نمیتواند آب دهانش را به راحتی قورت بدهد.
– کاملاً بیحوصله است و به خندهدارترین چیزها واکنشی نشان نمیدهد! (این یکی واقعاً دردناک است!)
توجه: در صورت عدم توجه به این موضوع و درمان نکردن به موقع بچه، امکان تشنج به خاطر تب شدید وجود دارد!
اين مشكلي كه مطرح كرديد فقط مربوط به كودكان نمي شود! خود بنده از كودكي تا همين لحظه كه اين متن را مي نويسم و ۲۶ سال سن دارم اين مشكل را دارم و هر از چند گاهي به آن دچار مي شوم و با توجه به اينكه ديگر كسي را كه از كودكي با همان فوت!!! به درمان من و خواهر ، برادرانم مي پرداخت سال هاي سال است كه به رحمت خدا رفته است (خدايش رحمت كناد!) مجبوريم (من و تمام فاميل كه اكثراً بصورت ارثي اين مشكل را داريم) با مالش ناحية گلو از زير گوش تا چانه بطور همزمان با دو دست بطور شانسي!!! اين مشكل را رفع كنيم!
تا اونجايي كه مي دونم به اين مشكل «تل – Tol» مي گفتند ، اون شخصي هم كه گفتم «زهرا خانم تل گير» مي ناميدند ، حتي در لغت نامه ها مثل ده خدا نيز اين عبارات آمده است :
لغت نامه دهخدا/ تلگير – [ jg dv ] – [ ] آوا : ت ُ نوع لغت : نف مرکب فینگلیش :
شرح : در تداول عامه آنکه علاج خلاشمه کند و غالباً اين کار زنان را باشد. زني که لپه و نخودو مانند آن که در خيشوم شيرخواري ماند بيرون کند. (يادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تل گرفتن شود.
لغت نامه دهخدا/ تل گرفتن – [ jg vtjk ] – [ ] آوا : ت ُ گِ رِت َ نوع لغت : مص مرکب فینگلیش : شرح : در تداول عامه جاي گرفتن خوردني جامد چون خمير نان و لپه و نخود و لوبيا و باقلي و ماش و عدس در يکي از دو سوراخ بالاي کام و اين بيشتر کودکان شيرخواره را افتد. (يادداشت به خط مرحوم دهخدا).
از علائم ديگه اي كه ميشه براي اين بيماري نام برد : سردرد ، تهوع ، اسهال و استفراغ ، تب ، بي اشتهايي و …
تا اونجايي هم كه من شنيدم اين كار رو فقط زنان انجام مي دهند و اين كار را پيش از مرگ به عروس (فقط عروس نه دختر ! دليلش رو هم اوجاق بودن خود مطرح مي كنند ! كه من نمي دونم اين يعني چي!!!) ياد مي دهند . مثلاً عروس همون زهرا خانم كه گفتم هنوز به اين كار مشغوله ولي با توجه به اعتقادات مذهبي كه داره از پذيرفتن آقايون و پسراني كه به سن بلوغ رسيده اند معذور است!
۲ تا راهكار براي كساني كه اين مشكل رو دارند شنيدم (براي جاوگيري از گير كردن ذرات در اين حفره ها):
۱) ريختن زردة تخم مرغ در بيني ( يك زرده ، نصف در سراخ راست و نصف در سوراخ چپ ) ، پس از ريختن زرده به حلق ريخته ميشه كه از اينكار نبايد جلو گيري كرد و نبايد آنرا بيرون ريخت ، كمي آب پز كردن تخم مرغ در آب جوش به نحوي كه زرده به صورت عسلي در بياد بهتره . (بنازم به اين حاقظه اينا رو از ۵ سالگي يادمه!)
۲) مكيدن يك بند انگشت كرة حيواني صبح به صبح بصورت ناشتا به مدت يك ماه البته من روش اول رو در بچگي امتحان كردم و مدتي جواب داد ولي نه دائم ، روش دوم به گفته اونهايي كه تست كردن بهتر جواب ميده (من چون از كره بدم مياد امتحان نكردم) و اثر طولاني تري داره ولي انجام هر دو رو توصيه مي كنم . بهترين روش پيشگيري هم آرام غذا خوردن و جويدن كامل غذا و جدا كردن كامل اضافات خوراكي مانند : تيغ ماهي ، هسته ميوه ها و … و سپس بلعيدن آن است . فكر مي كنم اين نوشته بازديد زيادي داشته باشه و چون خيلي از افراد به اين مشكل دچار مي شن از كساني كه در مورد اين مشكل اطلاعات دارند و كساني رو ميشناسن كه تل گير هستن يا راهكاري براي رفع اين مشكل دارن خواهش مي كنم آدرس ، تلفن (درمانگران) و دانسته هاي خود را اينجا مطرح كنند.
منبع سایت تولگیران : tolgir.ir