خودروهای مسابقهای و سوپراسپرت همیشه در سراسر دنیا بسیار پرطرفدارند. این علاقهمندی میان برخی جوانان ایرانی نیز بشدت موج میزند.
قیمتهای نجومی این خودروهای لوکس و پرسرعت موجب شده اشتیاق نشستن پشت فرمان یکی از این خودروها به آرزوی دیرینه خیلیها تبدیل شود و عطش آن فقط به چسباندن پوسترهای خوشرنگ و لعاب روی دیوار اتاق یا ورقزدن مجلههای تخصصی خودرو یا دنبالکردن آخرین خبرهای فناوری این خودروها در اینترنت محدود شود. اما جوانان ایرانی برای برآورده شدن آرزوهایشان همیشه به دنبال پیداکردن راههای جدید هستند. جامجم در ۲۳تیر ۹۴ گفتوگوی اختصاصی با هموطنی در مشهد داشت که موفق به ساخت نمونه مشابه لامبورگینی اَوِنتادور شده بود. اما هفته گذشته بار دیگر خبر ساخت لامبورگینی وطنی بشدت در فضای مجازی سروصدا کرد. اینبار اما آرزوهای کودکی در شمالغرب کشور رنگ واقعیت به خود گرفت.
مسعود مرادی، هموطن تبریزی با ابتکار خود و همکاری چند متخصص شیفته ماشینهای سوپراسپرت موفق به مهندسی معکوس و ساخت نمونه مشابه لامبورگینی مورسیهلاگو اسوی (Murcielago SV) ایتالیایی در داخل کشور شده است. او تأکید دارد بسختی میتوان این خودروی شبیهسازی شده را از نمونه اصلی تشخیص داد.
پروژه مهندسی معکوس و ساخت نمونه مشابه لامبورگینی بیش از چهار سال زمان برد تا سرانجام در روز سهشنبه ۱۷ مهر در تبریز رونمایی و با استقبال قابلتوجه مردم مواجه شد. مسعود مرادی، سرپرست و ایدهپرداز این پروژه در خصوص علت انتخاب برند لامبورگینی برای اجرای مهندسی معکوس به جامجم میگوید: خودروهای سوپراسپرت متنوعی در سراسر دنیا در حال تولید هستند که هر یک از آنها با ویژگی خاصی مانند قدرت بالا، زیبایی ظاهر، سرعت زیاد یا داشتن سازوکار کنترلی آسان شناخته شده هستند، اما لامبورگینی برندی است که توانسته تمامی این ویژگیها را در کنار هم در خودروهای خود ارائه کند.»
بدونمدرک دانشگاهی، اما پرانگیزه
مسعود مرادی تحصیلات دانشگاهی یا تجربهای در خودروسازی و طراحی خودرو ندارد و علت موفقیت خود را علاقه زیاد به طراحی و ساخت خودرو میداند که ریشه در کودکی او دارد. وی پس از گذراندن دوران تحصیل در هنرستان در رشته نقاشی بهدلیل عدمپذیرش در رشته مورد علاقهاش که طراحی صنعتی بوده از ادامه تحصیل منصرف میشود و به صورت تجربی در زمینه طراحی و معماری داخلی مشغول به فعالیت میشود. اما این آرزوی کودکی او را رها نمیکند تا روزی که میان تصاویر پسزمینه ویندوز در رایانه شخصی خود با تصویری از لامبورگینی گلاردو مواجه میشود و همان لحظه ایده مشابهسازی این خودرو در ذهنش جرقه میزند. با این حال پس از شروع مطالعات، مدل مورسیهلاگو را جایگزین میکند. مرادی درباره علت این انتخاب میگوید: مورسیهلاگو طراحی بهروزتر و ابعاد بزرگتری داشت. از طرفی به دلیل این که درهای این مدل به صورت پروانهای باز میشد ـ که یکی از ویژگیهای معروف و جذاب لامبورگینی است – هیجان بیشتری برای تولید آن ایجاد میکرد. او میافزاید: برای طراحی فرمهای فضایی خاص مانند آنچه در طراحی خودرو مشاهده میشود، هیجان بیشتری دارم و چنین طرحهایی بیشتر از طرحهای ساده ساختمانی جذبم میکند. به همین دلیل پس از چند سال فعالیت در زمینه طراحی داخلی ساختمان، دوباره به سمت علاقهمندی خودم یعنی طراحی خودرو بازگشتم.»
مشخصات فنی لامبورگینی تبریزی
این لامبورگینی ایرانی به موتور لامبدا (Lambda) شش سیلندر با ظرفیت ۸/۳ لیتر و توان تولید ۳۰۶ اسب بخار (موتوری که روی خودروهایی مانند هیوندا جنسیس نصب شده) مجهز است. همچنین گیربکس مورد استفاده در این خودرو، گیربکس شش سرعته اتوماتیک متعلق به شرکت زِداِف (ZF) آلمان است که بهصورت تیپترونیک نیز قابل استفاده است. مرادی در خصوص شاسی مورد استفاده برای این خودرو میافزاید: شاسی و بدنه این خودرو کاملا براساس طراحی بدنه و شاسی لامبورگینی مورسیهلاگو بازطراحی و ساخته شد. درخصوص شاسی، خوششانس بودیم و توانستیم در پی جستوجوهایی که در اینترنت داشتیم فایل مربوط به طراحی شاسی اصلی مورسیهلاگو را پیدا کنیم و براساس آن بقیه مراحل را پیش ببریم. برای طراحی رایانهای بدنه نیز با کمک ۲۵۰۰عکسی که از بخشهای مختلف این خودرو بهدست آوردیم و حذف پرسپکتیو در عکسها با نرمافزارهای تخصصی، آنها را دوباره به طرح اولیه تبدیل کردیم و براساس این طرحها، طراحی بدنه را خودمان از نو انجام دادیم. بهگفته سرپرست این پروژه، طراحی شاسی و بدنه آنقدر با دقت انجام شده بوده که شیشه اصلی لامبورگینی که از کشورهای آسیای شرقی تهیه شده بود، با اختلاف فقط دو میلیمتر در قسمت فوقانی به طور کامل روی مدل چوبیای سوار شد که براساس بازطراحیها ساخته شده بود. وی همچنین اشاره کرد: بهدلیل اینکه توانسته بودیم به فیلمی که نشنال جئوگرافیک از مراحل سرهم شدن این خودرو در کارخانه لامبورگینی تهیه کرده بود دست پیدا کنیم، اطلاعات فنی نسبتا خوبی از این مدل به کمک این فیلم مستند به دست آوردیم.
مشابه، اما متفاوت
احتمالا میپرسید آیا این لامبورگینی علاوه بر شباهت ساختاری و ظاهری از لحاظ توان و قدرت نیز مشابه نمونه اصلی است؟ مرادی در پاسخ به این پرسش به جامجم میگوید: ما آنقدر در بازطراحی این خودرو دقت به خرج دادهایم که نمیتوان بسادگی آن را از نمونه اصلی تشخیص داد. فقط موتور مورد استفاده در نمونه اصلی ۱۲ سیلندر بوده و بیش از ۶۰۰ اسب بخار قدرت دارد و نمونهای که ما ساختهایم تقریبا ۵۰ درصد قدرت نمونه اصلی را خواهد داشت. درخصوص سرعت نیز حداکثر سرعت برای نمونه اصلی ۳۵۰ کیلومتر بر ساعت ثبت شده است که این عدد در مورد نمونه ما با توجه به توان موتور و گیربکس مورد استفاده، حدود ۲۸۰ کیلومتر بر ساعت برآورد میشود. گرچه با توجه به این که هنوز امکان آزمایش حداکثر قدرت و سرعت در پیست برای این خودرو فراهم نشده است، نمیتوان با اطمینان بالا اعداد و ارقام مربوط به حداکثر سرعت را بیان کرد. با این حال سرپرست پروژه تولید و ساخت لامبورگینی تبریز معتقد است با توجه به سبکتر بودن این خودرو نسبت به هیوندا جنسیس که سرعت و توان موتور براساس آن پیشبینی شده است، این خودرو به احتمال بالا، شتاب و سرعت بیشینه بالاتری از آنچه ذکر شد خواهد داشت.
مرادی در صحبتهای خود به پایبندی این خودرو به طراحی اصلی تاکید دارد، ولی معتقد است توانستهاند قابلیتهای بهروزتری را برای این خودرو نسبت به مورسیهلاگوی اصلی که به نسبت مدلی قدیمی از لامبورگینی است، ایجاد کنند.
این گروه بهدلیل دسترسی نداشتن به امکانات مورد نیاز برای آزمونهای استاندارد رانندگی، با کمک یک راننده ارزیاب کیفیت خودروهای لوکس و اسپرت، آزمون رانندگی جادهای را برای این خودرو انجام دادند. براساس آنچه سرپرست پروژه تولید این خودرو میگوید در جریان این آزمون، نتایج رضایتبخشی از لحاظ کیفیت شاسی، استحکام بدنه، احساس امنیت در فضای داخلی خودرو هنگام رانندگی، فرمانپذیری و راحتی برای سرنشینان به دست آمد. مرادی میگوید راننده ارزیاب این خودرو در پایان آزمون تصریح کرده است: تفاوت چندانی هنگام رانندگی با این خودرو و خودروی سوپراسپرت مکلارن احساس نمیشود.
هدف ما کپیکاری نبود!
مسعود مرادی درخصوص امکان تولید انبوه این لامبورگینی در کشور به جامجم میگوید: این موضوع کاملا به مسائل قانونی و مالکیت معنوی این خودرو بستگی دارد که از طریق مشاوران حقوق بینالملل در حال بررسی آن هستیم. البته تصمیمی برای تولید انبوه این نمونه نداریم. اما بهدنبال راهی قانونی برای تولید تعداد محدودی از آن هستیم. وی در ادامه صحبتهای خود تاکید کرد: هدف اصلی ما از اجرای این پروژه کپیسازی محصول لامبورگینی نبوده، بلکه میخواستیم با مهندسی معکوس یکی از بهترین خودروهای سوپراسپرت جهان، توانایی و دانش خود را در زمینه تولید چنین خودروهایی افزایش دهیم تا بتوانیم تولید خودروهای مسابقهای را در داخل کشور بومیسازی کنیم.
البته باید توجه داشت در جریان این مهندسی معکوس بهدلیل این که هیچ لامبورگینی مورسیهلاگویی در ایران نیست، فقط از تصاویر این مدل استفاده شده و در حقیقت تمرکز روی ظاهر خودرو بوده است. از این رو عملا چگونگی کارکرد قطعات فنی خودرو که در واقع مهمترین بخش اطلاعاتی برای تولید ماشینهای مسابقهای است، بررسی نشده است. اما در هر صورت نمیتوان از موفقیت این تیم در دقت بازطراحی و ساخت شاسی و بدنه خودرو چشمپوشی کرد.
نکته قابل تامل این است که با وجود میزان تقاضایی که در کشور برای استفاده از خودروهای سوپراسپرت وجود دارد، هیچ یک از کارخانههای بزرگ تولیدکننده خودروی کشور مانند ایرانخودرو و سایپا به سمت تولید چنین خودروهایی نرفتهاند. مسعود مرادی معتقد است علت این رویکرد، نبود دانش و امکانات لازم برای تولید چنین خودروهایی در داخل کشور نیست. او در ادامه توضیح میدهد: کارخانههای بزرگ خودروسازی در کشور ما با هدف تولید خودروهای مقرونبهصرفه برای تمام اقشار جامعه و رفع نیاز حملو نقل کشور مشغول فعالیت هستند و در واقع رسالت آنها تولید خودروهای گرانقیمت و خاص نیست. گفتنی است کارخانههای خودروسازی بزرگ کشور تاکنون با مسعود مرادی ارتباطی مبنی بر همکاری برقرار نکردهاند و از نظر او با توجه به سیاست کاری این کارخانهها بعید است چنین اتفاقی نیز در آینده بیفتد.
داغ و پر حاشیه
مرادی و همکارانش که ابتدای پروژه تصور نمیکردند بتوانند تا این حد از پس کار بربیایند، برای تماس با کارخانه لامبورگینی مبنی بر اطلاعرسانی درخصوص پروژه خود تلاش نمیکنند. اما همه چیز جور دیگری پیش رفت و در نهایت خودرویی تولید شد که از نظر سازندگان و بازدیدکنندگان حرفهای زیادی برای گفتن دارد. ولی از نظر او با توجه به این که تولید نسخه مشابه یا المثنی خودروهای لوکس در سراسر دنیا در حال انجام است، شاید کارخانه مادر از این پروژه مطلع بود هم حمایتی صورت نمیگرفت. اما ممکن است در آینده برای برخوردار شدن از حقوق معنوی این خودرو با شرکت لامبورگینی وارد مذاکره شوند.
مرادی میگوید تمام هزینههای مربوط به این پروژه را خودش انجام داده و بهدلیل اشتیاق شخصی و حساسیتهایی که متوجه این پروژه بود، همه مراحل را تا پایان ساخت مدل فیزیکی نیز به تنهایی پیش برده است. با این حال از بیان رقم دقیق هزینهشده برای ساخت این خودرو به دلیل تجاریسازی احتمالی پروژه خودداری کرد.
وی در ادامه اشاره میکند: پس از تاییدهای نهایی مدل، سایر افراد گروه که شامل ۱۶ نفر متخصص و ده نفر تکنیسین هستند بتدریج به گروه اضافه شدند تا ساخت قطعات و مونتاژ نهایی را بهعهده بگیرند.
بعد از رونمایی از این خودرو در هفته گذشته، در بسیاری از خبرهایی که در مورد این خودرو در فضای مجازی به چشم میخورد به شباهت دریچههای هوای داخل داشبورد این خودرو به پراید وطنی اشاره شده بود. اما در بررسی تصاویر مربوط به فضای داخلی مورسیهلاگو اصلی میبینیم که در آن خودرو نیز دریچههای هوا مشابه پراید خودمان است! مرادی در این خصوص تاکید میکند: کلیه قطعات داخلی و چراغها براساس الگوهای بازطراحی شده در کارگاه این پروژه قالبگیری و با مواد کامپوزیت ساخته شدهاند و از قطعات عاریهای خودروهای دیگر در این خودروی المثنی داخلی استفاده نشده است.
گرچه هنوز برای قضاوت نسبت به چنین پروژه بزرگی که خبر داغ این روزهای خبرگزاریها و فضای مجازی شده است باید منتظر اظهارنظرهای متخصصان و استادان بزرگ این حوزه باشیم، اما چنین دستاوردهایی یادآور توانمندیهای کمنظیر ایرانیان در ممکن کردن غیرممکنهاست.